الزام به پرداخت خسارت بابت یک اظهارنظر منفی در گوگل

Obligation to Pay Restitution of Posting A negative Review  on Google

یک مرد کانادایی که به دلیل تصادف با خودروی یکی از کارمندان شرکتی متعلق به دو فرد ایرانی-کانادایی، یک مطلب منفی در گوگل درباره این شرکت نوشته بود، محکوم به جرم افترا شد و به پرداخت غرامت به شرکت و دو مالک آن محکوم گردید.

مقدمه سردبیر

درج مطالب نادرست در اینترنت که بتواند منتهی به آسیب به شهرت و حیثیت اشخاص و یا شرکت‌ها شود در آرای بسیاری از دادگاه‌های صادره از کشورهای مختلف به‌خصوص کشورهای توسعه یافته مورد واکنش دستگاه قضایی بر اساس قوانین این کشورها قرار گرفته است و این امر تا حدی مانع از آن شده است که بتوان از فضای اینترنت به‌عنوان یک فضای بی‌قانون برای وارد ساختن اتهامات به دیگران استفاده کرد. در کشور ما متاسفانه این امر با چالش‌های جدی مواجه است و گاه از اینترنت فضایی دور از حساب و کتاب قانونی ساخته است و این وضعیت دست مفتریان را برای انواع باج خواهی، حذف رقیب تجاری یا سیاسی، انتقام‌جویی از شکست در رقابت‌ها، حسادت و امثال آن باز گذاشته است. در مقابل سیاستگذار گاه به طرق دیگر سعی بر کنترل فضای مجازی داشته است که میزان موفقیت این روش‌ها به‌طور پیوسته مورد تردید و سوال قرار گرفته است در حالی که رسیدگی جدی و عادلانه به جرایم در این بخش شاید از بازدارندگی بیشتری برخوردار باشند. در این مطلب که امروز برایتان آماده کرده‌ایم نمونه‌ای از واکنش دستگاه قضایی کانادا برابر یک اظهار نظر منفی در گوگل برعلیه یک شهروند کانادا که اتفاقا ایرانی‌تبار است را ملاحظه خواهید کرد. شاید جا داشته باشد این سوال را از خود بپرسید که آیا اگر این شهروند در ایران بود امکان دادخواهی به نحو مشابه داشت؟

دکتر وحید اشتیاق

 

رسانه CTV News از بریتیش کلمبیا در این باره گزارش داده است که آقای لی در سال ۲۰۲۱ در دفتری در همسایگی یک شرکت تولیدی به نام گرانیت پاسیفیک[1]  در ۲۰ کیلومتری شرق ونکوور، متعلق به آقایان ن . تبریزی و ع  بیتویی شاغل بوده است. در سپتامبر همان سال، بنا به گفته آقای لی ، یکی از کارمندان شرکت با اتومبیل خود با خودروی پارک شده آقای لی تصادف کرده و گریخته است. آقای لی وقتی متوجه شد خودرویی که با آن تصادف کرده، متعلق به یکی از کارکنان شرکت مذکور است، با مالک شرکت، یعنی آقای تبریزی درباره تصادف صحبت کرده است. آقای تبریزی به آقای لی گفته است که خودرو برای مقاصد کاری استفاده نشده در نتیجه شرکت مسئولیتی در این باره ندارد و به او پیشنهاد داده است که اگر می‌خواهد با صاحب خودرو صحبت کند، در پایان روز به شرکت مراجعه کند. آقای لی که از پاسخ آقای تبریزی قانع نمی‌شود، یک مطلبی در گوگل درباره شرکت گرانیت پاسیفیک نوشت و در پایان مطلب خود اینگونه نوشت که «رئیس و کارکنان این شرکت دروغگو هستند.»

 

  • شرکت گرانیت پاسیفیک و دو مالک آن به دلیل افترا از آقای لی شکایت کردند و خواستار  دریافت ۱۰۵ هزار دلار برای جبران خسارت خود شدند. علاوه بر آن، آن‌ها از دادگاه خواستند که آقای لی  را از هرنوع اظهار نظر بیشتر راجع به شرکت آن‌ها و موضوع تصادف ممنوع کند. شاکیان  به رقابتی بودن کسب و کارشان اشاره کرده و خساراتی که این نظرات در فضای مجازی به کسب و کار ایشان می‌زند را مورد توجه قرار می‌دهند. آن‌ها اظهار می‌کنند که خودروی مذکور متعلق به شخص کارمند آن‌ها بوده است و ارتباطی با شرکت نداشته است و کارمند آنها در حال انجام ماموریت اداری هم نبوده است و لذا آقای تبریزی در هنگام مراجعه آقای لی به او گفته است که اگر مایل است می‌تواند بعداز ظهر آن روز به شرکت مجددا مراجعه کند تا با کارمند آن‌ها مستقیما صحبت کند و همچنین می‌تواند با تماس با شرکت بیمه نسبت به جبران خسارت وارده تقاضا دهد لکن آقای لی  به شدت عصبانی بوده و رفتار تندی داشته است. شاکیان در اظهارات خود می‌افزایند که درج چنین عباراتی در فضای مجازی موجب خسارت به آنها و شرکتشان است وغیرقابل قبول می باشد.

 

  • در مقابل آقای لی در نامه خود به دادگاه اظهار کرده است که ابتدا موضوع را به پلیس گزارش کرده است و بعد به محل شرکت رفته است لکن با انکار آقای تبریزی مواجه شده است. وی تایید می‌کند که در گوگل نام شرکت را جستجو کرده و کنار آن یک بازنگری به این شرح گذاشته است: «لطفا هرگز با این شرکت تجارت نکنید. من برای شرکتی نزدیک این محل کار می‌کنم. شرم‌آور است که افراد و کارمندانی مانند آن‌ها نزدیک به شرکت ما کار می‌کنند. شما چهره من را به خاطر خواهید آورد زیرا برای بررسی دوربین مداربسته به شما مراجعه کردم……… من گزارش پلیس و شرکت بیمه را با موفقیت تکمیل کرده‌ام. اما رئیس و کارکنان این شرکت دروغگو هستند.» وی سه عکس از جمله عکسی از خودروی خودش که در خیابان بیرون از محل کارش پارک شده بود، عکسی از خودرویی که آقای لی ادعا داشت با وسیله نقلیه او تصادف کرده است و یک عکس از نمای ساختمان شرکت گرانیت پاسیفیک منتشر کرد.

وکیل شاکیان از دادگاه می‌خواهد که خوانده را مجبور به حذف اظهار نظر خود از گوگل کند و به جای آن عذرخواهی نماید.

سه روز بعد خوانده نظر خود را حذف می‌کند ولی عکس‌ها را باقی می‌گذارد و در کنار آنها می‌نویسد: «شرم‌آور است که افراد و کارمندانی مانند شما نزدیک به شرکت ما کار می‌کنند»

وکیل شاکیان در اظهارات خود به دادگاه می‌افزاید که آقای تبریزی دو ماه بعد از طریق کارمند خود آقای ساترلند که به وب سایت شرکت مراجعه کرده بود از وجود چنین مطلبی روی اینترنت مطلع می‌شود و به آقای لی مراجعه می‌کند و خواستار برداشتن این عبارات و عکس‌ها از روی اینرنت می‌شود لکن با بی‌ادبی او مواجه می‌شود. وکیل شاکیان گزارشی از تعداد بازدیدهای انجام شده از سایت شرکت و نظر درج شده آقای لی  به دادگاه ارائه می‌کند و نشان می‌دهد که این وب سایت در طی هشت ماه بطور میانگین 357 بار در هر ماه مورد بازدید قرار گرفته است.

وکیل شاکیان ادعا می‌کند که وقتی اظهارنظرها چه اولیه و چه متن اصلاح شده به طور کامل خوانده شود، به همراه تصاویر، معانی توهین‌آمیز زیر در مورد آن‌ها استنباط می‌شود:

 

1) شاکیان شرم‌آور، ننگین یا تحقیرآمیز یا بی شرف یا غیراخلاقی، یا بدنام یا فاقد اصول صداقت هستند به طوری که هیچ کس نباید بخواهد با آنها معامله کند.

2 ) شاکیان تجارت خود را شرم‌آور، یا تحقیرآمیز، یا غیراخلاقی، یا بی‌آبرو، یا ناصادقانه، یا فریبکارانه، یا بدون اصول یا درستکاری انجام می‌دهند، به طوری که هیچ‌کس نباید مایل به معامله با آن‌ها باشد.

3) شاکیان شایستگی این را ندارند که هیچ یک از افراد جامعه با آنها تجارت کند.

4)  شاکیان شایسته اعتماد نیستند.

5) شرکت پاسیفیک گرانیت مسئولیت اعمال کارمند خود را قبول نکرده است.

6)شاکیان درگیر فعالیت‌های غیرقانونی یا مجرمانه بوده اند که منجر به لزوم حضور پلیس در محل کار آنها شده است.

علاوه بر این، وکیل شاکیان اظهار می­دارد که اظهارنظر به وضوح به شرکت پاسیفیک اشاره دارد چراکه در کنار صفحه وب این شرکت منتشر شده است. هم‌چنین می­توان استنباط نمود که این اظهار نظر به آقایان تبریزی و بیتتویی اشاره می‌کند که از سوی خوانندگان، «رئیس» شرکت پاسیفیک شناخته می­شوند.

 

وکیل شاکیان در پایان اظهار می‌کند که خوانده مرتکب جرم افترا شده و هریک از شاکیان را به‌صورت جداگانه و نیز همه آن‌ها را به‌طور جمعی هدف قرار داده است و خواستار غرامت و تنبیه به مبلغ 105 هزار دلار می‌شود.

از نظر دادگاه برای اثبات جرم افترا شاکی باید سه مورد را ثابت کند:

  • کلمات مورد اعتراض افتراآمیز بودند، به این معنا که می‌خواهند شهرت شاکی را از منظر یک فرد منطقی کاهش دهند.
  • ) کلمات در واقع به شاکی اشاره دارد.

 3) کلمات منتشر شده است، به این معنی که حداقل به یک نفر غیر از شاکی رسیده است.

به نظر دادگاه، انتشار عبارت «رئیس و کارکنان اینجا دروغ گفتند» به معنای واقعی کلمه افتراآمیز است که هم معنای تحت اللفظی و هم معنای استنباطی آن، شهرت شاکیان را در چشم یک فرد منطقی پایین می‌آورد.

باتوجه به اظهارات آقای لی و درخواست او، واضح است که مطالب توسط او تألیف و منتشر شده است. همچنین شواهد ارائه شده نشان می‌دهد که این مطلب به حداقل یک نفر، آقای ساترلند، ابلاغ شده است.

 

به­‌نظر دادگاه، مطالب بازبینی شده بعدی ، معانی افتراآمیز ارائه شده توسط شاکیان را ندارد. سخنان آقای لی در مورد مالکیت  خودرویی که به وسیله نقلیه وی برخورد کرده است، توهین‌آمیز نیست. همچنین، کلمات «این شرکت از من شکایت خواهد کرد» صرفاً نشان‌دهنده اعتقاد آقای لی است که قرار است از او شکایت شود. در نهایت، کلماتی که نشان می‌دهد مالک شرکت پاسیفیک اجازه نمی­دهد آقای لی با صاحب  خودرو ملاقات کند، نشان‌دهنده رفتار غیرصادقانه یا شرورانه شاکیان نیست. انتشار تصویر نیز به خودی خود معنایی افتراآمیز ندارد و به کلمات استفاده شده در این اظهارنظر معنایی افتراآمیز نمی‌دهد. اما جمله «رئیس و کارکنان اینجا دروغگو هستند» بدون شرکت افتراآمیز است. در پاسخ به این سوال که آیا مطالب منتشر شده به هر یک از شاکیان به‌طور جداگانه اشاره دارد؟ گفته شده که با توجه به شواهدی مبنی بر اینکه آقایان تبریزی و بیتتویی مالکان و مدیران ارشد شرکت پاسیفیک بوده‌اند، چنین استنباط می­شود که فردی که با نقش آنها در شرکت آشناست، جمله «رئیس و کارکنان اینجا دروغ گفتند» را به عنوان اشاره به آن‌ها تفسیر می‌کند. به‌نظر دادگاه، کلمات افتراآمیز در اظهارنظر گوگل به همه شاکیان اشاره دارد و شهرت شاکیان را در چشم یک فرد منطقی کاهش می دهد.

 

شواهد موجود در دادگاه نشان می‌دهد که آقایان تبریزی و بیتتویی بیشتر عمر خود را در زمینه نصب سنگ مشغول بوده‌اند و شرکت پاسیفیک را از زمان تأسیس آن در سال 1995 اداره می‌کنند. شهرت شاکیان در این تجارت توسط شواهدی مبنی بر اینکه شرکت پاسیفیک تعداد زیادی پروژه نصب سنگ در مقیاس کوچک و بزرگ، از جمله پروژه های مهم در بریتیش کلمبیا را تکمیل کرده است، مشخص است. دادگاه به اینکه شاکیان در کار فروش و نصب سنگ‌های ساختمانی از جایگاه بالایی برخوردارند توجه دارد اما از نظر دادگاه هیچ مدرکی دال بر تأثیر آن عبارات بر شهرت شاکیان وجود ندارد. مشخص نیست که چه تعداد از مشتریان یا تأمین‌کنندگان فرصت جستجوی وب‌سایت شرکت پاسیفیک و مشاهده اظهارنظر منتشر شده توسط آقای لی در اکتبر 2021 را داشته‌اند. اگرچه واضح است که حداقل یک کارمند این کار را انجام داده است. از طرفی وضعیت به گونه ای نبوده است که آقای لی تعدادی محتوای افتراآمیز در انواع پلتفرم‌های اینترنتی منتشر کند یا موجب نشر وسیع این مطلب در اینترنت گردد بلکه آقای لی اظهار داشته که پس از انتشار اظهارنظر، اساساً آن را «برای مدت طولانی» فراموش کرده بوده است. به‌علاوه ظرف یک یا دو روز پس از دریافت مکاتبه از وکیل شاکیان مبنی بر حذف اظهارنظر و عذرخواهی نیز اظهارنظر را حذف کرده است هرچند درخواست آقای تبریزی برای انجام این کار را که چند روز پیش از آن ارائه شده بود، رد کرده بود.

 

گفتنی است که خسارت در پرونده های افترا متصور است و به طور گسترده مورد صدور حکم قرار می گیرد و  هیچ سقفی برای خسارات عمومی در افترا در نظر گرفته نشده است لکن عوامل زیر ممکن است در ارزیابی میزان این خسارات دخیل باشد: ماهیت و جدیت افترا؛ رفتار، موقعیت و جایگاه شاکی؛ نحوه و میزان انتشار؛ عدم وجود یا امتناع از هرگونه بازپس­گیری یا عذرخواهی؛ و کل رفتار متهم از زمان انتشار تا پایان دادگاه؛ که به شرح فوق مورد توجه دادگاه قرار گرفته است.

اهداف تحمیل خسارت عمومی سه چیز است: تسلی‌دادن به قربانی جرم برای ناراحتی متحمل شده در نتیجه افترا. ترمیم آسیب به شهرت و احقاق حق شاکی یا شهرت تجاری او. هنگامی که شاکی یک شرکت باشد، هدف، جبران خسارت به حسن نیت و شهرت تجاری شرکت هم هست. ممکن است تعیین کمیت خسارات دشوار باشد، اما این بدان معنا نیست که شرکت مستحق دریافت خسارت عمومی برای افترا نیست. دادگاه باید با در نظر گرفتن عوامل موثر و اهداف مجازات، معقولانه و منطقی تلاش کند تا مبلغی را تعیین کند که به طور مناسب به شاکی غرامت دهد.

 

عواملی که می توانند منجر به تحمیل خسارت  با مبالغ هنگفت شوند عبارتند از:

  • انتشار گسترده اظهارات افتراآمیز در میان مخاطبان
  • انتشار اتهامات افتراآمیز به نحوی که توسط اشخاص ثالث بدون تحقیق در مورد صحت ادعا منتشر شود،
  • ادامه دادن اظهارات افتراآمیز پس از دریافت نامه توقف و هشدار در مورد اینکه اظهارات نادرست و افتراآمیز بودند،
  • تکرار اظهارات افتراآمیز در طول دادگاه،
  • اقامه دعوا و اظهار دفاعیات ناموفق،
  • ماهیت و انگیزه اظهارات افتراآمیز ،
  • رفتار محاسبه شده برای بازدارندگی شاکی از اقدام به افترا،
  • وجود سوء نیت،
  • سرعت، وسعت و فراگیری انتشار در اینترنت،
  • عدم عذرخواهی.

 

در این پرونده، عوامل فوق وجود ندارند و تنها عاملی که می­تواند حکم به خسارت عمومی بالا را توجیه کند، عدم عذرخواهی متهم است و دادگاه این مورد را برای توجیه تحمیل خسارت بالا کافی نمی‌داند. هیچ مدرکی وجود ندارد که ثابت کند اظهارنظر آقای لی منجر به ناراحتی قابل توجه یا مداوم برای آقای تبریزی یا بیتتویی شده است. همچنین هیچ مدرکی دال بر تأثیر منفی بر شهرت تجاری هر یک از شاکیان وجود ندارد. بر این اساس، در این مورد، مبلغ هنگفتی برای خسارت تعیین نمی شود و حکم خسارت عمومی بیشتر ماهیت یک راه حل پیشگیرانه دارد تا جبران خسارت.  هدف اصلی در اینجا این است که آقای لی و سایر افرادی که ممکن است در آینده مطالب مشابهی منتشر کنند را از انجام این کار بازدارد لذا قاضی مایر جی پرداخت خسارت کامل که  مورد ادعای خواهان قرار گرفته بود را رد کرد و حکم به پرداخت 4 هزار دلار توسط آقای لی  صادر کرد که ۲ هزار دلار آن به‌عنوان غرامت به آقای تبریزی، هزار دلار غرامت به آقای بیتویی و هزار دلار غرامت هم به خود شرکت پرداخت شود.

منبع: bccourts.ca

مترجم و مولف: دکتر شیما عطار

 

[1] Pacific Granite

keyboard_arrow_up