مجله پژوهشهای حقوق جزا و جرمشناسی
(علمی – پژوهشی)
سال ششم – شماره 11
بهار – تابستان 1397
مدیر مسئول: دکتر وحید اشتیاق
سردبیر: دکتر محمد آشوری
فهرست عناوین
تأملی بر جرمانگاری استفاده از سلاحهای شیمیایی و صلاحیت زمانی دیوان کیفری بینالمللی در رسیدگی به این جنایت با نگاهی به جنگ عراق و ایران
دکتر مهدي عبدالمالكي ـ دکتر سید قاسم زمانی
بررسی جرمشناختی خشونت تماشاگران فوتبال
مجید آقایی ـ دکتر علی صفاری
سنجش اثربخشی نقشگذاری روانی بر کاهش پرخاشگری کودکان (استفاده از نقشگذاری روانی به جای سازوکارهای کلاسیک مجازات رفتارهای خشونتآمیز)
دکتر محمد آشوری ـ المیرا سلیمانی سواد رودباری
امور فوری در دادرسی کیفری
دکتر منصور رحمدل
سیاست جنایی قضایی ایران در رابطه با مجازاتهای جایگزین حبس
دکتر حسین غلامی ـ داود خاکسار
رابطه حاشیهنشینی با ارتکاب جرم در شهر کرمانشاه (مورد مطالعه: منطقه حاشیهنشین دولتآباد کرمانشاه در سال 1393)
دکتر تهمورث بشیریه ـ محمدسعید مظفری
کاربست جرمشناسی فرهنگی در تحلیلِ بزهکاری کودکان و نوجوانان با تکیه بر مفاهیمِ کارناوال، آدرنالین و زندگی دوم
دکتر سارا آقائی
تأملی بر جرمانگاری استفاده از سلاحهای شیمیایی و صلاحیت زمانی دیوان کیفری بینالمللی در رسیدگی به این جنایت با نگاهی به جنگ عراق و ایران
دکتر مهدي عبدالمالكي
گروه حقوق، واحد نجفآباد، دانشگاه آزاد اسلامی، نجفآباد، ایران، نويسنده مسؤول
دکتر سید قاسم زمانی
دانشیار دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبائی
چکیده:
امروزه حکومت قانون یکی از مهمترین موضوعات حقوق بینالملل است. این موضوع برای نهادهایی مانند دیوان کیفری بینالمللی هم واجد وصف درونی یعنی تقیّد آنها به رعایت اساسنامه و سایر قواعد حقوق بینالملل است و هم واجد وصف بيروني يعني تأثیر آنها بر نهادهای دیگر مانند دولتها، سازمانهای بینالمللی و افراد انسانی برای التزام به رعایت حقوق بینالملل. این نوشتار با تکیهبر بُعد درونیِ حکومت قانون، موضوع صلاحیت دیوان بر به كارگيري سلاحهای شیمیایی در مخاصمات داخلی و بینالمللی با در نظر داشتن جنگ ایران و عراق را دنبال میکند.
دیوان اگرچه صلاحيت تعقیب جنایت جنگیِ به کارگیری سلاحهای سمّي و گازهاي خفهکننده را داراست اما نظراتي نیز در خصوص عدم جرمانگاري سلاحهای شيميايي در اساسنامه وجود دارد که موضوع قیاس در حقوق کیفری را متبادر مینماید. همچنین این اعتقاد وجود دارد که دیوان میتواند صلاحیت خود را بر افعالی که قبل از تاریخ لازمالاجرا شدن اساسنامه جرم بوده و در اساسنامه نیز جرم شناخته شدهاند، مانند جنایات عراق در استفاده از سلاح شیمیایی، اعمال نمايد. با وجود چنین دیدگاههایی میتوان گفت برای تحقق این امر ديوان با برخی موانع ـ از جمله صلاحیت زمانی، عدم عضویت ایران و عراق در اساسنامه، التزام به رعایت مقررات اساسنامه مانند ماده 10 و منع عطف به ماسبق شدن قوانین ـ مواجه است و اینها اصولی هستند که دیوان در راستای حکومت قانون به آنها ملتزم بوده و نمیتواند بر این اساس به جنایت رژیم بعث عراق رسیدگی نماید.
کلیدواژهها:
دیوان کیفری بینالمللی، سلاح شیمیایی، جنایت جنگی، صلاحیت زمانی.
بررسی جرمشناختی خشونت تماشاگران فوتبال
مجید آقایی
دانشجوی دکترای حقوق کیفری و جرمشناسی، گروه حقوق جزا و جرمشناسی، دانشکده حقوق و علوم سیاسی، واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
دکتر علی صفاری
استادیار گروه حقوق جزا و جرمشناسی، دانشکده حقوق و علوم سیاسی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران، نویسنده مسؤول
چکیده:
جرمشناسی، شناسایی علل پیدایش خشونت را به عنوان یکی از موضوعات اساسی در مطالعات خود در نظر دارد تا در پرتوی این مطالعه آسیبهای ناشی از خشونت کنترل گردد. سؤال در مورد چیستی خشونت تماشاگران فوتبال و عوامل مؤثر آن، اساس سؤالات تحقیق است. خشونت تماشاگران فوتبال دارای ابعاد جرمشناسانه بسیاری است. اینکه؛ 1- خشونت تماشاگران فوتبال از منظر قانونی بیشتر در قالب جرایم علیه اموال و خشونتهای کلامی تعریف میشود؛ و 2- نقش عوامل جامعهشناختی و محیطی نظیر عوامل اقتصادی و عوامل وضعیتی در بروز خشونت تماشاگران فوتبال پررنگتر است، به عنوان مفروضات تحقیق میباشد. تئوریهای متفاوتی در بُعد زیستی و روانی و جامعهشناختی در این خصوص ارائه گردیده است. در ایران نوع و میزان و کیفیت این خشونت به هیچوجه قابل مقایسه با کشورهای اروپایی نیست لیکن قابلانکار نبوده و به عنوان یک انحراف در برخی موارد رنگ مجرمانه نیز میگیرد. پژوهش حاضر با روش میدانی و کتابخانهای به صورت تلفیقی، ترکیبی میان 386 نفر از تماشاگران فوتبال و طرفداران تیمهای استقلال و پرسپولیس انجام گرفته است. یافتهها نشان میدهد که بخشی از دلایل خشونتگرایی در بین تماشاگران به مسائل جامعهشناختی و برخی به مسائل روانی برمیگردد. سن، میزان کنترل خانواده و پایگاه اقتصادی و اجتماعی، تأثیر منفی معنادار و سابقه دعوا، نزاع، تنش، ناکامی، مصرف سیگار، سابقه مجرمانه بین دوستان و خویشاوندان، سابقه مجرمانه، عزیمت جمعی و گروهی، ارتباط با باشگاه و مسؤولان و عدم سازگاری انتظارات، دارای تأثیر مثبت و معنادار در ارتکاب تماشاگران فوتبال تیمهای استقلال و پرسپولیس به خشونت است. مسائلی نظیر سن، درآمد و اوقات فراغت، سازگاری اهداف و وسایل کنترل و نظارت، وسایل حمل و نقل و امکانات ورزشگاه در کنار دیدگاه کلارک و رابرت مرتون و ویژگیهای خاص جامعه ایرانی در مدلی خاص میتواند به عنوان نظریهای ترکیبی و مستقل در جرمشناسی خشونت تماشاگران فوتبال در ایران ارائه گردد.
کلیدواژهها:
جرمشناسی، خشونت، تماشاگران فوتبال، وندالیسم.
سنجش اثربخشی نقشگذاری روانی بر کاهش پرخاشگری کودکان
(استفاده از نقشگذاری روانی به جای سازوکارهای کلاسیک مجازات رفتارهای خشونتآمیز)
دکتر محمد آشوری
استاد دانشگاه تهران/ عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات، تهران، ایران
المیرا سلیمانی سواد رودباری
دانشآموخته دورة کارشناسیارشد حقوق جزا و جرمشناسی، گروه حقوق جزا و جرمشناسی، دانشکده حقوق و علوم سیاسی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران، نویسنده مسؤول
چکیده:
پژوهش حاضر با هدف سنجش اثربخشی روش درمانی رواننمایشگری بر پرخاشگری کودکان پرخاشگر انجام شد. بدینمنظور از میان مدارس شهرستان بابلسر یک مدرسه به صورت تصادفی انتخاب شد و دانشآموزان با پرسشنامه پرخاشگری نلسون مورد ارزیابی قرار گرفتند و تعداد 12 نفر از افرادی كه در پرسشنامه پرخاشگری نمرات بالایی دریافت کردند، به عنوان آزمودنی انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه کنترل (شش نفر) و آزمایش (شش نفر) گمارده شدند. نمرات کسبشده از پرسشنامهها به عنوان نمرات پیشآزمون در نظر گرفته شد. در مرحله بعد گروه آزمایش در 12 جلسه آموزش گروهی به صورت هفتهای 5/1 ساعت تحت مداخلة روش درمانی رواننمایشگری قرار گرفتند. این در حالی بود که افراد گروه کنترل، هيچ مداخلهاي دريافت نکردند. در پايان مداخله از هر دو گروه پسآزمون به عمل آمد و بعد از دو ماه هر دو گروه، پيگيري شدند. در نهایت دادههای به دستآمده با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس یکطرفه (ANCOVA)، مورد ارزیابی آماری قرار گرفتند. نتايج نشان داد که نقشگذاری روانی بر کاهش میزان پرخاشگری کلی، ناکامی، پرخاشگری بدنی، روابط با همسالان و روابط با مراجع قدرت مؤثر بوده است. بر طبق یافتهها پیشنهاد میگردد که درمانهای رواننمایشگری میتواند به عنوان مداخله مؤثر در کاهش خشونت و پرخاشگری مورد استفاده قرار گیرد به گونهای که مراجع قضایی میتوانند از این شیوة درمانی به عنوان مجازات نوجوانانی که متهم به خشم و خشونت و پرخاشگری هستند، استفاده کنند.
کلیدواژهها:
پرخاشگری، پیشگیری رشدمدار، کودکان دبستانی، رواننمایشگری.
امور فوری در دادرسی کیفری
دکتر منصور رحمدل
عضو هیئت علمی دانشکده حقوق دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی
چکیده:
در ماده 310 قانون آیین دادرسی مدنی قانونگذار به طور صریح از عبارت «دستور موقت» استفاده کرده و مقرر داشته «در اموری که تعیین تکلیف آن فوریت دارد، دادگاه به درخواست ذینفع برابر مواد زیر دستور موقت صادر مینماید.» همچنان که ملاحظه میشود مبنای صدور دستور مزبور فوریت امر تلقی شده است. شرط صدور دستور موقت در آیین دادرسی مدنی، علاوه بر احراز فوریت امر توسط دادگاه، اساساً ایداع خسارت احتمالی معینه از طرف دادگاه توسط خواهان است. در قانون آیین دادرسی کیفری قانونگذار مشخصاً از عبارت دستور موقت استفاده نکرده است، ولی در تبصره 1 ماده 690 قانون مجازات اسلامی بخش تعزیرات مصوب 1375 به نوعی به دستور فوری اشاره و مقرر داشته «مقام قضایی با تنظیم صورتمجلس دستور متوقف ماندن عملیات متجاوز را تا صدور حکم قطعی خواهد داد» و با این کیفیت سؤال آن است که در دادرسیهای کیفری، مربوط به دعوای عمومی، نیز میتوان دستور موقت صادر نمود و آیا حکم موضوع تبصره مزبور را میتوان از مصادیق دستور موقت تلقی کرد؟ آیا اساساً دستور موقت در دادرسی کیفری مورد توجه قانونگذار قرار گرفته است؟ اگر امکان صدور دستور موقت وجود دارد شرایط صدور آن چیست و چه مراجعی صالح به صدور چنین دستوری هستند؟ چه وجوه تشابه و افتراقی بین دستور موقت در دادرسی مدنی و دادرسی کیفری وجود دارد؟ مقاله حاضر با لحاظ این فرضیه که موارد فوری در امور کیفری مورد توجه مقنن قرار گرفته و بین امور فوری در دادرسی مدنی و کیفری وجوه افتراق و اشتراکی وجود دارد و شرایط صدور دستور در امور فوری کیفری متفاوت از امور مدنی است در مقام تبیین جنبههای مختلف امور فوری در دادرسی کیفری و پاسخگویی به سؤالات مزبور است.
کلیدواژهها:
دستور موقت، دادرسی کیفری، دستور توقف عملیات، جلوگیری از ادامه عملیات مجرمانه.
سیاست جنایی قضایی ایران در رابطه با مجازاتهای جایگزین حبس
دکتر حسین غلامی
دانشیار دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبائی، نویسنده مسؤول
داود خاکسار
دانشجوی دکترای حقوق جزا و جرمشناسی دانشگاه آزاد اسلامی، واحد امارات
چکیده:
قانونگذار در پی احتراز از آسیبهای حاصل از حبس و ساختار زندان، با تصویب قانون مجازات اسلامی مصوب 1392، نهادهای کیفری نوینی را پیشبینی نموده و فصلی را به مجازاتهای جایگزین حبس اختصاص داده است، اما این تغییرات در عرصة سیاست جنایی تقنینی به تنهایی کافی نبوده و برای حصول نتیجه، سیاست جنایی قضایی نیز باید خود را با نگاهِ جدید قانونگذار هماهنگ نماید. در این پژوهش تلاش شده است چگونگی اثرپذیری سیاست جنایی قضایی از سیاست جنایی تقنینی با تحلیل آرای بهدستآمده روشن شده و پژوهشی کابردی ارائه شود. یافتههای حاصل از این تحقیق بیانگر آن هستند که در حال حاضر سیاست جنایی قضایی ایران در رابطه با مجازاتهای جایگزین حبس، فاصلة معناداری از سیاست جنایی تقنینی دارد؛ تنها در 5/6 درصد از تمام پروندههایی که امکان دریافت جایگزین حبس را دارند، چنین واکنشهایی اعمال میشود. در بین آرای صادره نیز میتوان بهوفور نادیده انگاشتن برخی متغیرهای مهم همچون نوع جرم، سن، جنس، وضعیت شغلی و تأهل مرتکب را از سوی قضات مشاهده نمود، به نحوی که جزای نقدی به تنهایی حدود سهچهارم از آراء را به خود اختصاص داده است (87 مورد از 150 رأی). این موارد را میتوان حاصل عدم درک درست قضات نسبت به اهمیت، ضرورت و اهداف جایگزینهای حبس، همچنین مشکلات اجرایی و کمبودهای سختافزاری دانست.
کلیدواژهها:
سیاست جنایی قضایی، حبس، مجازاتهای جایگزین حبس.
رابطه حاشیهنشینی با ارتکاب جرم در شهر کرمانشاه
(مورد مطالعه: منطقه حاشیهنشین دولتآباد کرمانشاه در سال 1393)
دکتر تهمورث بشیریه
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی، نویسنده مسؤول
محمدسعید مظفری
کارشناس ارشد حقوق جزا و جرمشناسی، دانشکده حقوق دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی
چکیده:
حاشیهنشینی، بخشی از توسعه شهری است که بدون برنامهریزی و کنترل مقررات شهرسازی توسط اقشار کمدرآمد و مهاجران روستایی ایجاد میشود. نرخ جرایم به علت تراکم بالای جمعیت، فقر فزاینده، شکستگی ساختارها و ایجاد گسست اجتماعی و رهایی افراد از فشار افکار عمومی و کنترل رسمی، بالا ارزیابی میشود.
این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ روش، پیمایشی با استفاده از پرسشنامه بوده و هدف از انجام آن بررسی رابطه حاشیهنشینی با جرم است. حجم نمونه در این پژوهش برابر با 171 نفر از ساکنین محله حاشیهای دولتآباد شهر کرمانشاه است. در این تحقیق از روش نمونهگیری در دسترس استفاده شده و پایایی پرسشنامه به روش آزمون آلفای کرونباخ برابر 83/0 محاسبه گردید. تجزیه و تحلیل دادهها بر اساس ماهیت دادهها و شیوة بیان فرضیات در قالب آزمونهای تی تک نمونهای و آزمون ضریب همبستگی پیرسون صورت گرفت. یافتهها نشان میدهند ارتباط معناداری بین حاشیهنشینی و جرم وجود دارد و میانگین نابسامانی خانواده، محل سکونت و توجیه اعمال مجرمانه بالا و سطح اعتقاد به هنجارها پایین میباشد.
کلیدواژهها:
حاشیهنشینی، توجیه جرم، نابسامانی.
کاربست جرمشناسی فرهنگی در تحلیلِ بزهکاری کودکان و نوجوانان با تکیه بر مفاهیمِ کارناوال، آدرنالین و زندگی دوم
دکتر سارا آقائی
دانشآموخته دورة دکترای حقوق جزا و جرمشناسی، دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران و مدرس دانشگاه
چکیده:
جرمشناسی فرهنگی به عنوان رویکرد نظریِ متمرکز بر مطالعة بافت فرهنگیِ جرم و بزهکاری، محصول دهة 1990 میلادی است. این جرمشناسی که به اعتبار برخورداری از روششناسی کیفی، در نقطة مقابل جرمشناسیهای سنّتی و کمّی قرار میگیرد، در راستای مفهومسازی پدیدههایِ بزهکارانه و کژروانه، توجّه ویژهای به تمامی عناصر فرهنگیِ پویا در بیرون و درون بزهکار داشته و از این رو، سعی در درک همدلانه و فهم عمیقِ احساسات، هیجانات، لذّات و وجدی دارد که ارتکاب برخی جرایم و بزهها برای مرتکبانشان به همراه دارند. تمرکز ماهوی بر این عوامل و بهرهمندی از روش قومشناسی، سبب گردیده تا مسیر تحلیلیِ جرمشناسی فرهنگی در حوزة بزهکاری کودکان و نوجوانان در دنیای متکثّر و پستمدرن معاصر، کارآمد و قابل پیادهسازی باشد. در این میان، «کارناوال»، «آدرنالین» و «زندگی دوم» به عنوانِ مفاهیمی استعاری، ابزاری بیبدیل و از نقاط ثقلیاند که مطالعات این جرمشناسی متفاوت و مدرن بر مدار آنها انجام میشود.
کلیدواژهها:
کارناوال، جرمشناسی فرهنگی، آدرنالین، هیجان، زندگی دوم.