مجله پژوهشهای حقوق جزا و جرمشناسی
(علمی – پژوهشی)
سال پنجم – شماره 9
بهار – تابستان 1396
مدیر مسئول: دکتر وحید اشتیاق
فهرست عناوین
حمایت از قربانیان تروریسم در پرتو روند انسانی شدن حقوق بینالملل
دکتر حسین شریفی طرازکوهی ـ فاطمه فتحپور
بررسی فرضیه نسلزدایی إزیدیهای عراق توسط داعش
دکتر مرتضی جوانمردی صاحب ـ محمدباقر رستگار مهجنآبادی
ارادة آزاد به مثابة رکن مسؤولیت کیفری در جدال سازگارانگاری و ناسازگارانگاری
دکتر رحیم نوبهار ـ محمدرضا خط شب
بررسی جرمشناختی تأثیر بیماری افسردگی ماژور بر نگرش نسبت به مواد مخدر
غلامحسین کریمی کهکی ـ مهری زمانزاده بهبهانی
انسجام حقوقی در حقوق کیفری بینالمللی (با توجه به کثرت در منشأ و ارگانهای اجرایی ـ قضایی)
دکتر علیرضا باقری ابیانه
مفهوم قربانی در حقوق بینالملل کیفری
دکتر سیّدابراهیم حسینی ـ دکتر سیّدقاسم زمانی
حمایت از قربانیان تروریسم در پرتو روند انسانی شدن حقوق بینالملل
دکتر حسین شریفی طرازکوهی
دانشیار گروه حقوق عمومی و بینالملل دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران، نویسنده مسؤول
فاطمه فتحپور
دانشجوی دکترای حقوق بینالملل دانشگاه شهید بهشتی
چکیده: هنجارها و ساختارهای حقوق بینالملل در فضایی برزخگونه متأثر از دو رویکرد کلی دولتمحورانه و انسانمحور تکوین و تحول مییابد. روند انسانی شدنِ ریشهدار در آموزههای اخلاقی کانت که سبب تغییر نگرش و تحول در جایگاه فرد در نظام حقوق بینالملل گردیده است در حوزه تروریسم و قربانیان آن نیز تأثیرگذار ظاهر شده است. توجه به افراد و حمایت از آنان در برابر اقدامات تروریستی و ضدّتروریستی که پیشتر در چارچوب گفتمان دولتمحورانه (گروسیوسی) حقوق بینالملل معنا و محملی نداشت با تأثیرپذیری از گفتمان کانتی و انسانمحور حقوق بینالملل موضوعیت پیدا کرده است.
این حرکت با اتّخاذ اعلامیه مجمع عمومی سازمان ملل متّحد در سال 1985 آغاز و پس از آن در اسناد مختلفی در سطح جهانی و منطقهای پی گرفته شد. در عین حال علاوه بر هنجارها، ساختارها نیز از این موضوع تأثیر پذیرفتهاند. در مجموع هرچند حرکت آغازشده در راستای حمایت مادی و معنوی از قربانیان تروریسم اقدامی کاملاً شایسته و درخور تحسین است، اما به نظر میرسد تلاشهای انجامشده کافی نیست؛ علاوه بر افزایش گستره اقدامات حمایتی، محتوای حقوق نرم اسناد بینالمللی باید در قالب کنوانسیونهای الزامآور درآید. در عین حال حمایت از قربانیان تروریسم نیازمند اصلاحاتی در ساختارهای حقوق بینالملل است.
کلیدواژهها: تروریسم، قربانیان تروریسم، حمایت از قربانیان، اقدامات تروریستی، مبارزه با تروریسم.
بررسی فرضیه نسلزدایی إزیدیهای عراق توسط داعش
دکتر مرتضی جوانمردی صاحب
استادیار گروه حقوق دانشگاه کردستان، نویسنده مسؤول
محمدباقر رستگار مهجنآبادی
کارشناسارشد حقوق جزا و جرمشناسی دانشگاه کردستان
چکیده: گروه «دولت اسلامی عراق و شام» یا به اختصار داعش، در عملیاتی نظامی به منظور تسلط بر استان نینوا در عراق و منطقههایی با مرکزیت شهر «سنجار» در شمال غرب این کشور، نسبت به جمعیت ساکن که با ویژگی مذهبی به نام «إزیدی» شناخته میشوند، مرتکب اعمال و جنایاتی همچون کشتار و برده ساختن انسانها و تخریب اماکن مذهبی، آواره ساختن آنان به کوهستانها در شرایط نامناسب و کشندة اواسط تابستان 2014 میلادی و اجبار إزیدیها به تغییر دین شدهاند که آن اعمال را میتوان مصداق جنایت نسلزدایی دانست. اثبات این موضوع در پژوهش حاضر از طریق بررسی عناصر و مؤلفههایی (شامل معرفی گروه مجنیعلیه، اعمال ارتکابی و شناخت قصد و نیت مرتکب) و انطباق آن با مقررات مندرج در کنوانسیون پیشگیری و مجازات نسلزدایی ارزیابی شده است. مهمترین ویژگی جنایات ارتکابی داعش علیه إزیدیها آن است که مرتکب نه تنها ارتکاب این اعمال مجرمانه را انکار نکرده، بلکه به صراحت وجود قصد و نیت خود دال بر نابودی مردم إزیدی را اعلام کرده است. از این رو محقق برخلاف دیگر موارد ارتکاب جنایت نسلزدایی مانند قتلعام کردها در عراق موسوم به انفال و یا کشتار مسلمانان بوسنی توسط صربها؛ در اثبات عنصر معنوی نسلزدایی چندان مشکلی ندارد. با وجود این، ویژگی خاص ایدئولوژیک این جنایات با توجه به عنوان غلط اسلامی این گروه، نیاز به بررسی و مطالعه این جنایت را ضروری میسازد؛ چه آنکه داعش اقدامات خود علیه إزیدیها را مبتنی بر آموزههای اسلامی و مشخصاً قرآن کریم به عنوان اولین و معتبرترین منبع اجتهادِ احکام معرفی کرده است. ادعایی که هرچند ممکن است با برخی از ظواهرِ منابع تطبیق نماید اما با مداقه در این منابع و تفاسیر معتبر قرآنی، بطلانِ استدلالها و استنباط مبتنی بر آنها مبرهن میشود.
کلیدواژهها: نسلزدایی، إزیدی، کُردها، داعش.
ارادة آزاد به مثابة رکن مسؤولیت کیفری در جدال سازگارانگاری و ناسازگارانگاری
دکتر رحیم نوبهار
دانشیار دانشکده حقوق، دانشگاه شهید بهشتی، نویسنده مسؤول
محمدرضا خط شب
دانشآموخته کارشناسیارشد حقوق جزا و جرمشناسی، دانشکده حقوق، دانشگاه شهید بهشتی
چکیده: قوانین کیفری با این پیشفرض نگاشته میشوند که آدمیان صاحب ارادهاند و بر رفتارهای خود کنترل دارند. تردید در این پیشفرض، تهدیدی علیه حقوق کیفری است، زیرا از یک سو مجازات فرد فاقد اراده، ناعادلانه است و از سوی دیگر کارکرد بازدارندة قوانین کیفری بیمعنا به نظر خواهد رسید؛ زیرا قانون نمیتواند شخص فاقد اراده را راهنمایی کند. برخی از متفکران با اشاره به گستردگی روابط علّی ـ معلولی حاکم بر جهان انسانی در وجود ارادة آزاد برای انسان تردید کردهاند. مقالة حاضر با بررسی دو رویکرد عمده در خصوص مسئلة جبر و اختیار، یعنی سازگارانگاری و ناسازگارانگاری، تلاش نموده است که ضمن تأکید بر لزوم ارادة آزاد به عنوان رکن مسؤولیت کیفری آدمی، به روابط علّی ـ معلولی نیز توجه کند و از این طریق، راه را برای رسیدن به خوانشی عادلانه از مسؤولیت کیفری هموار نماید.
کلیدواژهها: جبر، اختیار، سازگارانگاری، ناسازگارانگاری، مسؤولیت کیفری.
بررسی جرمشناختی تأثیر بیماری افسردگی ماژور بر نگرش نسبت به مواد مخدر
غلامحسین کریمی کهکی
دانشجوی دکترای حقوق کیفری و جرمشناسی، عضو هیئت علمی (مربی)، گروه حقوق، واحد بهبهان، دانشگاه آزاد اسلامی، بهبهان، ایران، نویسنده مسؤول
مهری زمانزاده بهبهانی
دانشجوی دکترای حقوق کیفری و جرمشناسی، عضو هیئت علمی (مربی)، گروه حقوق، واحد بهبهان، دانشگاه آزاد اسلامی، بهبهان، ایران
چکیده: این پژوهش از نوع علّی ـ مقایسهای، به منظور بررسی جرمشناختی تأثیر بیماری افسردگی ماژور، به عنوان یکی از اختلالات روانی، با توجه به پیامدهای این اختلال (انحراف ـ ارتکاب جرم )و تأثیر این بیماری به عنوان یک عامل مؤثر در آسیبپذیری این افراد در رابطه با رفتارهای پرخطر، نوع نگرش این بیماران نسبت به سوءمصرف مواد مخدر، و به روش میدانی میباشد. به این منظور 40 نفر در شهرستان بهبهان مورد آزمون قرار گرفتند. آزمودنیها20 بیمار افسرده ماژور، 10 مرد و 10 زن و20 فرد عادی همتاشده، 10 مرد و 10 زن بودند. بیماران و افراد عادی از نظر سن، وضعیت تأهل، جنسیت و تحصیلات همتا شدند. برای بررسی از پرسشنامة نگرش نسبت به مواد مخدر برای آزمودن، دو گروه استفاده شد. دادههای به دستآمده از طریق روشهای آمار توصیفی شامل فراوانی و درصد و آمارهای استنباطی (آزمون خیدو) تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد: در رابطه با نگرش نسبت به مواد مخدر بین افراد افسرده ماژور در نگرش کلی، هیجانها، باورها و آمادگی عمل نسبت به سوءمصرف مواد مخدر، نسبت به افراد عادی تفاوت معنیداری وجود دارد. به عبارتی افراد افسرده آسیبپذیرتر میباشند. این پژوهش با تکیه بر شاخة جرمشناسی روانشناختی (روانی) انجام گرفته است، که با روش علمی و عینی به تحلیل علل و عوامل روانی پیدایش جرم، با هدف پیشگیری از وقوع جرم و اصلاح و درمان بزهکاران میپردازد.
کلیدواژهها: جرمشناسی روانشناختی، افسردگی ماژور، نگرش نسبت به مواد مخدر، پرسشنامة نگرش به مواد مخدر.
انسجام حقوقی در حقوق کیفری بینالمللی
(با توجه به کثرت در منشأ و ارگانهای اجرایی ـ قضایی)
دکتر علیرضا باقری ابیانه
استادیار دانشگاه پیام نور، گروه حقوق استان قزوین
چکیده: درجات مختلف انسجام حقوقی در یک نظام حقوقی را میتوان در قالبهای زیر طبقهبندی کرد: 1- نظام کاملاً منسجم است؛ 2- کثرتگرایی حقوقی در نظام حادث شده است؛ 3- نظام حقوقی چندپارگی را تجربه میکند.
حقوق کیفری بینالمللی دارای همپوشانی با حقوق بینالملل عمومی است لذا مفاهیم و مراجع حقوق بینالملل عمومی بر آن تأثیرگذار است. به علاوه این رشته در عین حال نسبتاً جدید است لذا مشخصاً در مسائلی در خصوص هنجارها، سلسلهمراتب دادگاهها و شناسایی مقررات قابل اعمال تعارضاتی به وجود میآید که مشخصاً قابل حل و فصل نیست.
برای مثال سلسلهمراتب دیوان بینالمللی دادگستری با دادگاههای کیفری بینالمللی، سلسلهمراتب دادگاههای کیفری بینالمللی نسبت به هم و سلسلهمراتب دیوانهای حقوق بشر با محاکم کیفری بینالمللی و در نهایت جایگاه شورای امنیت در اتخاذ تصمیمات مؤثر در امور قضایی و جایگاه این تصمیمات بر آرای محاکم کیفری بینالمللی ازجمله این مسائل است. در این نوشتار چنین استدلال میشود که با وجود چنین تعارضات و ابهاماتی حقوق کیفری بینالمللی در چارچوب مفهوم کثرتگرایی حقوقی قرار میگیرد نه چندپارگی حقوقی.
کلیدواژهها: کثرتگرایی حقوقی، چندپارگی حقوقی، حقوق کیفری بینالمللی، حقوق بشر، حقوق بشردوستانه.
مفهوم قربانی در حقوق بینالملل کیفری
دکتر سیّدابراهیم حسینی
گروه حقوق، واحد بوکان، دانشگاه آزاد اسلامی، بوکان، ایران، نویسنده مسؤول
دکتر سیّدقاسم زمانی
دانشیار گروه حقوق، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران
چکیده: تعیین قربانی در حقوق بینالملل کیفری دارای اهمیت زیادی است. این امر در ارتباط تنگاتنگ با جرم و تعیین جبرانی است که باید انجام شود. در معنای ساده قربانی، شخصی ـ اعم از حقیقی و حقوقی ـ است که به خاطر ارتکاب جرایم و جنایات بینالمللی متحمل زیان و خسارت شده است. قربانی میتواند مستقیم یا غیرمستقیم باشد؛ در این معنا خانواده و خویشان یک شخص نیز ممکن است به عنوان قربانی شناسایی شوند. متعاقب همین امر، زیان وارده به شخص نیز میتواند دارای انواع مختلفی مثل جسمانی، معنوی، عاطفی، مالی و از این قبیل باشد. جرایم در حقوق بینالملل کیفری معاصر و با توجه به اسناد بینالمللی موجود در چارچوب حقوق بشردوستانه بینالملل، جرایم معاهدهای و اساسنامههای دیوانها و محاکم کیفری بینالمللی به طور رسمی دارای دو دسته از قربانیان قلمداد میشوند. دسته اول، اشخاص حقیقی که عمده قربانیان جرایم و جنایات بینالمللی را تشکیل میدهند و دسته دوم، نهادها، سازمانها و به طور خاص اموال فرهنگی هستند. البته، در این میان با توجه به تجارب تاریخی در دو جنگ جهانی و سپس مخاصمات مسلحانه متعدد پس از آن، جامعه بینالمللی نیز در سطحی بالاتر همواره به عنوان یک قربانی ضمنی در تمامی جرایم بینالمللی قابل توجه است. با این تفسیر به نظر میرسد میتوان گفت که در همه جرایم باید زیان وارده به قربانیان جبران شود. به این ترتیب، حتی جرایمی که دارای قربانی نیستند قابل جبران در حق جامعه بینالمللی خواهند بود.
کلیدواژهها: قربانی، حقوق بینالملل کیفری، جنایات بینالمللی، جرایم فراملی.