به اشتراک بگذارید…
  • نام نویسنده: محمد راسخ، شیرین برومند
  • نام مجله : نشریه مطالعات حقوقی
  • دوره ـ شماره: دوره 12، شماره 2، تیر 1399, صفحه 101-129
  • دانلود اصل مقاله
  • گوینده : ایمان شاه بیگی
  • چکیده: گفتمان عدالت جهانی چالش‌های نظری مهمی را در باب دولت، قانون و مفاهیم مربوط پیش روی قرار داده است. تأثیر این نظریه بر مفاهیمی که غالباً در سطح ملی بحث می‌شده‌اند، بخشی مهم از این چالش‌های نظری است. قانون، که تاکنون بنا به الگوی غالب به مثابه مفهومی دولت‌ساخت درک شده است، اکنون به سبب ارتباط با نظریه عدالت جهانی نیازمند الگوی مفهومی جدید است. پرسش اصلی این پژوهش آن است که آیا نظریه عدالت جهانی می‌تواند درک ما از قانون را در سطوح ملی و جهانی دگرگون کند؟ برای پاسخ به این پرسش، پس از شرحی کوتاه از مسئله عدالت جهانی و ارائه تصویری اجمالی از قانون، تأثیر رویکردهای یکپارچه و غیریکپارچه عدالت جهانی را بر این تصویر اجمالی بررسی خواهیم کرد. نظریه‌های غیریکپارچه برای نیل به مطلوب کافی به نظر نمی‌رسند، حال آن‌که نظریه‌های یکپارچه در ساختار کنونی قدرت در جهان غیرقابل تحقق می‌نمایند. بنابراین، با توجه به هویت‌ها و روابط متکثر انسانی در سطح جهانی، زمینه‌های ربطی و غیرربطی عدالت و نابسندگی اتکا به اخلاق بین‌الملل، تنها می‌توان به دیدگاهی میانه و حداقلی در باب عدالت جهانی دست یافت. در پرتو چنین دیدگاهی، قانون باید در کشاکش دو قطب قطعیت و پاسخ‌گویی تعریف شود. صلاحیت محدود اما ناگزیر دولت در عصر کنونی و نیز طیف متعادل رویکرد یکپارچه به عدالت، به ترتیب، تجلی دو قطب یادشده‌اند.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

keyboard_arrow_up